چالش‌های درمانِ روان
2 تیر 98 - 10:30

گیلان آنلاین: «مگه من دیوانه‌ام برم روانشناس؟»، «- بد نیست پیش یه مشاور بری! +‌ دیوانه خودتی!»؛ ... این دیالوگ‌ها را شاید گاه در واکنش دوستان و آشنایان‌تان به توصیه مراجعه وی به یک مشاور یا روانشناس شنیده باشید؛ حتی چه بسا خودتان هم این جملات را گفته باشید.

 

 

گیلان آنلاین: با این حال باید دانست که تنها دلیل نیاز انسان برای مراجعه به مشاور و روانشناس، جنون یا دیوانگی نیست. شرایط امروز زندگی انسان، دلایل بسیاری را برای این کار پیش روی او گذاشته است و در عین حال، آگاهی از اینکه مشکل شما نیاز به مراجعه به کدام متخصص حوزه روان دارد، شرایط متفاوتی را رقم می‌زند.


«بیا حرف بزنیم»؛ این شعار سازمان بهداشت جهانی در سال 2017 برای مقابله با «افسردگی» بود. افسردگی بزرگ‌ترین چالش جامعه امروز جهانی در حوزه بیماری‌های روان محسوب می‌شود؛ آنقدر بزرگ و مهم که شعار سال سازمان بهداشت جهانی را به خود اختصاص می‌دهد. با این حال این تنها عاملی نیست که می‌تواند باعث شود یک فرد نیازمند پیگیری و بهبود وضعیت روانی خود باشد.

در شرایطی که انسان امروز به دلایل گوناگون، با پیچیدگی‌های بیشتری درباره مسائل مربوط به روح و روان خود و نیز ارتباطات اجتماعی‌اش مواجه است، نیاز به کمک گرفتن از مشاوران و متخصصان این حوزه به شدت حس می‌شود. با این حال، نگاه منفی بسیاری از مردم درباره مترادف دانستن مراجعه به متخصصان حوزه روان با جنون و نیز ناآگاهی از اینکه کدام متخصص این حوزه می‌تواند به آن‌ها کمک کند، باعث شده است که به این مسئله آنچنان که باید توجه نشود.


در همین راستا یک متخصص روانشناسی ضمن تشریح وظایف و عملکرد متخصصان مختلف حیطه روانی گفت: در حال حاضر متخصصان زیادی همچون مشاور، روانشناس، روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب در حیطه روان انسان‌ها فعالیت می‌کنند و همین موضوع موجب سردرگمی نیازمندان به خدمات روانشناسی و مشاوره در کشور شده است.

گوهریسنا انزانی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: امروزه همزمان با رشد و پیشرفت دنیا، تغییرات زیادی در حال اتفاق افتادن است؛ تغییراتی که زمینه‌ساز تفاوت میان والدین و فرزندان و از سویی دیگر موجب افزایش مشکلات فردی و اجتماعی، آسیب‌های روحی و روانی شده است که اگر متوقف نشوند جامعه را دچار آسیب‌های اجتماعی مانند طلاق، خودکشی، اعتیاد، ترک تحصیل و‌... اشتباه می‌کنند.

وی با بیان اینکه در جامعه امروزی مشاوره از اهمیت بالایی برخوردار است، گفت: با تخصصی شدن تمامی علوم نیاز به مشاوره و روانشناسی در کشور افزایش یافته است.

به گفته انزانی با پیشرفت جامعه برچسب‌زنی به کسانی که از خدمات مشاوره‌ای استفاده می‌کنند کاهش پیدا کرده است و دیگر جامعه افرادی که به مشاور یا روانشناس مراجعه می‌کنند را «دیوانه» خطاب نمی‌کند. این دیدگاه باعث شده است تا افراد بیشتری برای پیشگیری یا رفع مسائل زندگی خود با سهولت بیشتری از خدمات روانشناسی و مشاوره بهره‌مند شوند.


این متخصص روانشناسی با بیان اینکه روانشناسان یا روانپزشکان بدون قضاوت و بدون درگیر کردن احساس‌شان می‌توانند راهکارهای منطقی و مناسبی را به مراجعان خود ارائه کنند، تاکید کرد:

با توجه به شرایط کنونی جامعه، به نظر می‌رسد نیازمندان به متخصصان روانشناسی اغلب اوقات در این سردرگمی که در چه حیطه‌ای باید از چه متخصصی خدمات روانی دریافت کنند به سر می‌برند زیرا متخصصان زیادی همچون مشاور، روانشناس، روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب در حیطه روان انسان‌ها فعالیت می‌کنند به همین دلیل باید بتوان تعریف دقیقی از کارکرد هر رشته داشت تا در صورت بروز بحران، افراد آگاه باشند که باید از چه متخصصی کمک بگیرند.

انزانی افزود: بخشی از جامعه نوع تخصص متخصص مغز و اعصاب با متخصص اعصاب و روان و روانشناس را با مشاور اشتباه می‌گیرند این درحالی است که متخصص مغز و اعصاب در زمینه بیماری‌های مغز و اعصاب بر سیستم مرکزی اعصاب و اعصاب محیطی تخصص دارد و بیمار در‌صورت بروز مشکلاتی مانند سردرد، اختلالات خواب، مشکلات عروقی، مغزی، ام‌اس، صرع، پارکینسون یا سکته باید به او مراجعه کند.

وی در ادامه گفت: از آنجایی که متخصص مغز و اعصاب با متخصص اعصاب و روان به کرات اشتباه گرفته می‌شود، باید توجه کرد که متخصص اعصاب و روان یا روانپزشک در تشخیص، ارزیابی، درمان و پیشگیری اختلالات رفتاری، عاطفی و ذهنی تخصص دارد.

او تنها کسی است که می‌تواند دارودرمانی انجام دهد و در‌صورت نیاز بستری فرد در بیمارستان روانپزشکی، هماهنگی‌های لازم را انجام دهد و گاهی از شوک درمانی یا سایر درمان‌های روانپزشکی کمک می‌گیرد.

در واقع متخصص اعصاب و روان روانپزشکی است که دوره عمومی پزشکی را گذرانده سپس تخصص در زمینه روانپزشکی را کسب کرده است و برای اختلالاتی همچون افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، وسواس و... راهکارهای مناسب را ارائه می‌دهد این درحالی است که روانشناسی علم مطالعه ذهنی و کارکرد ذهنی احساسات، هیجانات، انگیزش و رفتار انسان است.


انزانی تاکید کرد: روانشناسان در‌مورد هر مسئله‌ای از منبع علمی و پژوهشی استفاده می‌کنند. در واقع تغییر رفتار، رشد و درمان فرآیندی مداوم، مستمر و طولانی مدت است که باید با تلاش خود فرد برای توانگری و خودسازی دائم انجام شود. تکنیک‌های روانشناسان بر پایه علم و پژوهش است و طی گذر زمان با مطالعه و انجام تمرینات مربوطه شاید بتوانند مشکلات و مسائل پیش آمده را کاهش دهند.

این روانشناس در ادامه به تشریح تفاوت‌های روانشناس و مشاور پرداخت و گفت: مشاور از فنون علوم روانشناسی برای کمک به افراد در زمان تصمیم‌گیری در مراحل متفاوت زندگی بهره می‌گیرد اما درمان اختلالات مانند اضطراب، افسردگی و... را انجام نمی‌دهد.

معمولا مراجعانی که به مشاور مراجعه می‌کنند مشکل حاد و جدی ندارند و نیازمند دریافت راهنمایی برای مشکلات خود هستند اما روانشناسان مشکلات جدی‌تر را بررسی می‌کنند و به گروه‌های متفاوتی تقسیم می‌شوند.

انزانی اضافه کرد: روانشناس عمومی، شناخت مسائل روانشناسی و علل رفتار انسان را مد نظر دارد و در امر آموزش و پرورش شناخت کودکان عادی و استثنایی، مسائل روانی و اجتماعی، استرس و مشکلات مالی فعالیت می‌کند.

روانشناس می‌تواند در حوزه خانواده (ساختار و فرآیند تحول خانواده، شناسایی علل ناهنجار زوجین، تکنیک حل مشکلات و...)، تربیتی (یادگیری، تربیت معلم، شناخت مشکلات دانش‌آموزان عقب مانده و تیزهوش و...)، صنعتی و سازمانی (مطالعه علمی رابطه بین دنیای انسان و کار، مشاوره به مدیران و کارکنان و...) فعالیت کند.

به گفته وی در روانشناسی بالینی، روانشناس به شناخت ناهنجاری‌های رفتار انسان، ناتوانی‌های شناختی احساسی، رفتاری، تغییر و درمان ناهنجاری‌ها و راه‌های پیشگیری از آن می‌پردازد.

این گروه خدمات بالینی انجام می‌دهند، پژوهش می‌کنند، آموزش‌های‌شان پیشرفته‌تر است، در مراکز توانبخشی و پیشگیری فعالیت می‌کنند، کارگاه‌های آموزشی تخصصی برگزار می‌کنند و می‌توانند در حیطه روانشناسی بالینی، کودک و نوجوان، اختلالات را تشخیص دهند. همچنین در روان درمانی چگونگی احساس و رفتار هر فرد بررسی می‌شود.

هدف از این کار تغییر در افکار، احساس، رفتار و تغییر در نگرش هر فرد است. حال آنکه در روانکاوی با یافتن ریشه مشکل و تمرکز بر مشکلات کودکی هدف رفع مشکلات و مسائل اساسی است. در گروه روان‌سنجی نیز ارزیابی، ارزشیابی، سنجش و اندازه‌گیری صفات، ویژگی شخصیتی انسانی با ابزار مختلف مانند تست یا آزمون‌های روانی انجام می‌شود.


انزانی با بیان اینکه در تیم روانشناسی، روانشناسان متفاوت بالینی، عمومی، تربیتی، روان‌سنج، روانپزشک و مشاور فعالیت می‌کنند، گفت: باید توجه کرد که افرادی که به عنوان مشاور، روانشناس و روانپزشک فعالیت می‌کنند باید دارای مجوز سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور باشند زیرا با توجه به افزایش روانشناسان زرد که خدمات آن‌ها به جامعه اثر کوتاه‌مدت مثبتی دارد اما به مرور زمان اثرات جبران ناپذیری را بر افراد ایجاد می‌کنند، توجه به این نکته ضروری است که روانشناسان حقیقی باید حداقل در مقطع کارشناسی ارشد یا دکترا دارای مدرک علمی باشند.


با این همه، این تنها مردم و یا متخصصان حوزه روان نیستند که باید با آگاهی در این حوزه نسبت به سلامت روان مردم و جامعه توجه بیشتری داشته باشند. دولت‌ها نیز باید سهم خود را در این میان ایفا کنند.

در شرایطی که وزارت بهداشت این روزها طرح بسیج ملی کنترل فشار خون را در دست اجرا دارد، اجرای طرح‌های مشابه در حوزه سلامت روان نیز می‌تواند به جامعه ایرانی که این روزها از سوی بسیاری متخصصان زنگ خطر افسردگی و سایر بیماری‌ها روان برای آن به صدا درآمده است، موثر باشد.


سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت دوازدهم، وعده داده است که این اقدام در دستور کار وزارتخانه متبوعش قرار داد. وی با اشاره به اینکه این وزارتخانه پس از فشار خون برای دیابت و افسردگی نیز برنامه‌های مشابهی خواهد داشت، ضمن بیان اینکه گرفتار چهره‌های غمناک هستیم، گفته است:

«فشار اقتصادی تنها عامل گرفتاری‌ها و افسردگی‌های مردم نیست چرا که هر دو قشر فقیر و مرفه جامعه غمگین هستند و برای رفع زمینه‌های ایجاد این دلتنگی‌ها و افسردگی‌ها باید به بهداشت روان مردم پرداخت». با توجه به چنین رویکردی، به نظر می‌رسد که حرکت‌های آگاهی‌رسانی درباره مسائل روان از هم‌اکنون آغاز شود تا اثرگذاری اجرای چنین طرح‌هایی بیشتر باشد و در عین حال توجه پشتیبانی‌های بیمه‌ای به مسائل روان می‌تواند کمک‌کننده باشد.

 

منبع: سلامت نیوز

به اشتراک بگذارید:

نظر شما:

security code
تلگرام