گیلان برخط

 

جناب زکریا وقتی در سیر معنوی خودش، مقامات پنج تن به او عرضه شد، به این وجودهای نورانی و مقدس متوسل میشد. وقتی به نام سیدالشهداء می رسید و متوسل به حضرت می شد، به جناب زکریا حالت حزن و اندوه دست می داد. ایشان از جبرئیل سوال کرد و جبرائیل داستان عاشورا را برای حضرت با رمز بیان کرد که حدیثش در کتاب شریف احتجاج آمده هست.

 

«کهیعص» [مریم:1] این پنج حرف اشاره به داستان عاشوراست. با اشاره و رمز داستان عاشورا را به حضرت زکریا گفتند. در نقل این است که ایشان چند روز عزادار بود و گفتگویش با مردم قطع شد و بعد از خدای متعال تقاضا کرد فرزندی به او عطا کند و این فرزند در راه خدا به شهادت برسد و این فرزند هم فرزند استثنایی و فوق العاده باشد و محبتش در دل حضرت جا بگیرد تا حضرت در مصیبت وجود مقدس رسول خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم)و سیدالشهداء شریک بشود.

 

این همانجایی است که انبیاء در سیر خودشان تاسی به نبی اکرم می کردند و با شفاعت نبی اکرم سیر می کردند. یکی از مقاماتش همین داستان حضرت زکریا است که خدای متعال دعا را مستجاب کرد و حضرت یحیی(ع) را به ایشان دادند و همه می دانید داستان شهادت حضرت یحیی که یک شهادت ویژه ای است، خیلی شبیه به شهادت سیدالشهداست.

 

حضرت هم در طول مسافرت کربلا مکرر از حضرت یحیی یاد کردند گاهی می فرمودند مرا به بی وفایی دنیا همین بس که سر مثل یحیایی برای ناپاک زاده ها به عنوان هدیه برده شد؛ دقیقا مثل داستان خود سیدالشهداست دیگر که سر مطهرشان را برای ابن زیاد و یزید به عنوان هدیه برده شد. یحیی چنین شخصیتی است در شهادت تشبه به حضرت دارد و این را خدای متعال در اجابت دعای حضرت زکریا به ایشان عنایت کرده.

 

حضرت فرمودند ریان بن شبیب در این روز اول محرم که حضرت زکریا دعاکردند و دعایشان مستجاب شد. گاهی من به به ذهنم آمده عرض می کنم ببینید تلقی این است که اگر کسی شهادت میخواهد، نسل پاک و آبادی میخواهد که در مسیر سیدالشهدا (ع)باشد، میخواهد امکانات و مالش در مسیر حضرت باشد، طبق فرموده امام رضا(ع) راهش این است که روز اول محرم را روزه بگیرید واین دعا را بکنید که دعای شما مستجاب می شود. اگر کسی میخواهد توفیق خدمتگذاری به ساحت مقدس امام حسین (ع) و تاسی به ایشان را در برنامه هایش داشته باشد، راهش این است.