عضو فرهنگستان علوم پزشکی با بیان اینکه دانشگاهها و دستگاههای اجرایی هر کدام جزیرهای به دور از دیگری هستند، ارتباطات بینالمللی دانشگاهیان و حمایت دستگاههای اجرایی و مردم از دانشگاه را مورد تأکید قرار داد و تصریح کرد: حجم زیادی از نیم درصد بودجه پژوهشی محقق شده، در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هزینه شده و در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بیشتر برای مراکز پژوهشی بسیار شناخته شده و معتبر هزینه میشود. مراکز و پژوهشگران جوان اعتباری دریافت نمیکنند.
حمیدرضا خانکه در گفتوگو با ایسنا ضمن اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها و مراکز علمی کشور که در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان (۸ خرداد) انجام شد، با تأکید بر آنکه با فرمایشات مقام معظم رهبری موافق هستم، گفت: ایشان اعلام کردند که از پیشرفت علمی به هیچ وجه راضی نیستند و تا رسیدن به نقطه مطلوب و شایسته فاصله زیادی داریم. این از آن جهت است که دانشگاهیان مسیر درستی را طی نکردهاند و طی نمیکنند. زمانی که خودمان را با دانشگاههای دنیا مقایسه میکنیم، شاهد هستیم که آموزش و پژوهش ما ماهیت سنتی دارد. البته منظور این نیست که کل آموزش و پژوهش زیر سوال برود؛ اما آنچه را که در حوزه آموزش و پژوهش موجب رشد و بالندگی کشور و تولید ثروت شود، کمتر میبینیم.
وی ادامه داد: در آموزشهای عملکردی (practical) از جمله آموزش در گروههای مهندسی و پزشکی، سطح مهارت مورد نیاز افراد تأمین نمیشود و افراد گاهاً سطح مورد نیاز مهارتها به منظور تأمین خدمات مردم را کسب نمیکنند.
این استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی گفت: در حوزه تولید دانش و ثروت، سطح آموزش و پرورش نتوانسته خودش را بهروز کند. تحصیلات تکمیلی در دنیا یک فرصت است؛ دانشجوی فوق لیسانس و دکتری میتواند هم گرهای از مشکلات باز کند و هم برای کشور تولید ثروت کند.
خانکه افزود: ورود دانشجوی تحصیلات تکمیلی در دانشگاههای برجسته دنیا، از طریق کنکور نیست؛ بلکه این دانشجو باید با یک سوال پژوهشی که مشکل کشور هست، وارد دانشگاه شود و این سوال مشتری یا سفارشدهندگانی داشته باشد که حوزههای اجرایی کشور هستند. بنابراین زمانی که دانشگاه، دانشجوی تحصیلات تکمیلی جذب میکند، باید با سفارشی از سوی دستگاههای اجرایی طرف باشد یا اینکه این دستگاهها سفارشهای پژوهشی خود را در معرض عام بگذارند تا افراد به شکل رقابتی نسبت به حل مشکل اقدام کنند؛ به بهترین پروپوزال منابع مالی داده شود و این منابع اجازه دهد یک نفر در دانشگاه معتبر فوق لیسانس یا دکتری بخواند. این فرد باید بتواند برای مشکل مذکور یک راهحل پیدا کند، این راهحل را به شرایط مشابه بفروشد و از این طریق تولید ثروت کند.
وی با اشاره به اینکه پایاننامهها و رسالهها بیشتر از جاذبه ملی، جاذبه بینالمللی دارند، اظهار کرد: برای ما انتشار (publication) مهم است و افراد بعد از فارغالتحصیلی بیکار هستند و این زمانی است که باید سراغ مشاغل بعدی و مهارتهای بعدی بروند. این نشان میدهد نظام آموزشی ما نتوانسته خودش را بهروز نگه دارد و متناسب با دانشگاههای روز دنیا حرکت کند. نوعی عدم انعطافپذیری در نظام آموزشی ما وجود دارد که هیچ نوع تغییر را نمیپذیرد.
رئیس مرکز تحقیقات سلامت در حوادث و بلایا ادامه داد: زمانی وزارت علوم و بهداشت شروع به پذیرش دانشجوی دکتری (Phd. By research) کرد که در تمام دنیا مرسوم است. به خاطر پیش آمدن چند تخلف در این حوزه، مجلس شورای اسلامی اصل قضیه را زیر سوال برد و مجدداً کنکور روی کار آمد. حال مطالعه بفرمائید که چند دانشگاه معتبر دنیا، دانشجوی فوق لیسانس یا دکتری خود را از طریق کنکور پذیرش میکنند؟!
خانکه خاطرنشان کرد: در دانشگاههای معتبر دنیا، پذیرش در مقاطع تحصیلات تکمیلی بر محوریت استادی است که قابلیت و ایده داشته باشد؛ استادی که بتواند گرنت پژوهشی از سازمانهای ملی و بینالمللی دریافت کند محور قرار میگیرد و دانشجو در حوزه تخصصی استاد مورد نظر، یک سوال پژوهشی انتخاب میکند و در طول تحصیل به این سوال جواب میدهد. راهحلی که این دانشجو پیدا میکند، هم به درد کشور خودش میخورد و هم میتواند آن را در آینده به سایر کشورها بفروشد.
وی با تأکید بر آنکه نظام آموزشی و پژوهشی ما باید از حالت سنتی خارج شده و استادمحور و مسئلهمحور شود، تصریح کرد: دستگاههای اجرایی لازم نیست مرکز تحقیقات داشته باشند، بلکه باید تحقیقات خود را به دانشگاه سفارش دهند. در حال حاضر شاهد هستیم که دانشگاهها و دستگاههای اجرایی هر کدام جزیرهای به دور از دیگری هستند و دستگاههای اجرایی به دلیل برخورداری از مراکز تحقیقاتی از دانشگاه بینیاز شدهاند. در چنین شرایطی دانشگاه نیازهای جامعه را نمیشناسد و در خلاء کار میکند.
عضو فرهنگستان علوم پزشکی اضافه کرد: دانشگاه انگیزهای ندارد نیازهای ملی و بینالمللی را حل کند، چون این موضوع برایش آوردهای ندارد و برای آن درآمد و توسعه به همراه نمیآورد. این در حالی است که از سوی سازمانهای اجرایی نیز، اعتباری به دانشگاه برای حل مشکلات داده نمیشود. هر زمان به دستگاههای اجرایی رجوع میکنیم، آنها به ما میگویند شما در نظریههای خود گم هستید. حتی دانشگاه هم سازمانهای اجرایی را قبول ندارند که از این نظر باید پیوندی بین دانشگاه و حوزه اجرایی برقرار شود.
خانکه یادآور شد: این حجم از دانشجوی تحصیلات تکمیلی در کشور فرصت است اگر بتوانیم درست از ظرفیت آنها استفاده کنیم؛ در غیر این صورت، این پنجره فرصتی همچون پنجره فرصتی جمعیتی دهه ۶۰ از بین خواهد رفت.
وی با اشاره به تأکید مقام معظم رهبری بر نقشآفرینی دانشگاه در حوزه آسیبهای اجتماعی، فرمایشات ایشان را کاملاً درست دانست و توضیح داد: بهترین حالت این است که دانشگاهها، با جامعه ارتباط برقرار کند. Community education یا community-based education (آموزش اجتماعمحور)، اصطلاحاتی در دنیا هستند که دقیقاً به همین موضوع اشاره دارند و مقام معظم رهبری هم متناسب با ادبیات روز دنیا صحبت میکنند.
عضو فرهنگستان علوم پزشکی ادامه داد: دانشگاهها باید به جامعه ورود پیدا کنند، با مردم عجین شوند و مشکلات آنها را شناسایی کنند. انجام مطالعات باید متناسب با حل این مشکلات باشد، نه آنکه در خلاء انجام شود. متأسفانه اکثر دانشگاهیان موضوعات مطالعه خودشان را بر مبنای موضوعات روز مجلات انتخاب میکنند و بر مبنای همان مطالعات نیز برای انتشار نتایج تحقیقات خود اقدام میکنند.
خانکه با بیان اینکه حتی محتوای آموزشی ما نیز باید متناسب با فرهنگ و نیازهای اجتماعی خودمان باشد، گفت: به طور همزمان در سه دانشگاه معتبر دنیا (کارولینسکا در سوئد، لایپزیک آلمان و گدانسک لهستان) تدریس میکنم. تفاوتی که بین دانشگاههای ما با دانشگاههای آنها وجود دارد، این است که دانشجویان ما خودشان را در یک جزیرهای میبینند که هیچگونه ارتباطات بینالمللی ندارد.
وی تصریح کرد: اکثر دانشجویان و اساتید ما احساس میکنند تلاش آنها بینتیجه است و جامعه نیازی به محصولات آنها ندارد. این موضوع باعث شده ادبیات دانشگاه از ادبیات جامعه فاصله بگیرد و حوزههای پژوهشی که در دانشگاه بر روی آنها تحقیق میشود، عموماً بر مبنای مشکلات جامعه نیست. بر همین اساس تولید دانشگاهیان مورد استفاده جامعه قرار نمیگیرد و بیشتر در کتابخانهها یا مجلات قرار میگیرد.
این استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی خاطرنشان کرد: دانشگاهیان نیاز دارند از سوی منابع اجرایی مورد حمایت قرار گیرند، مورد قبول مردم باشند و نیازهای جامعه به آنها منتقل شود. همچنین به طور مستقیم بر روی مشکلات جامعه کار کنند، محصول آنها خریدار داشته باشد و به آنها اجازه خطا داده شود.
خانکه یادآور شد: در دنیا چند نوع گرنت پژوهشی وجود دارد که یکی از آنها گرنت پژوهشی جوان است و به شکل سادهای منابع را در اختیار محققان جوان قرار میدهد تا بتوانند تحقیقات خود را انجام دهند. گرنت دیگر مربوط به پژوهشگران بالا رتبه یا پیشرفته (senior) است که مشکلات ملی را به آنها سپرده و منابع قوی در اختیارشان میگذارند.
وی ادامه داد: دانشگاهیان در دنیا حرمت دارند. میتوانند درخواست ویزا، دعوتنامه، اقامتنامه و … بدهند و به راحتی سفر کنند. این امکان ارتباطات بینالمللی است که باعث میشود دانشگاهیان بتوانند آورده داشته باشند و در عین حال نتایج تحقیقات خود را به رخ دیگران بکشند. ما امکان ارتباطات بینالمللی را برای دانشگاهیان فراهم نمیکنیم، در حالی که این ارتباطات میتواند نمایندهای برای معرفی بنیه علمی کشور باشد.
عضو فرهنگستان علوم پزشکی با بیان اینکه این ارتباطات علمی میتواند مشتری ایجاد کند و در عین حال تأثیرات فرهنگی هم دارد، تشریح کرد: این موضوع که به عنوان یک ایرانی در دانشگاههای بینالمللی تدریس میکنم، باعث شده شایعات یا موارد بدی که در مورد ایران گفته شده از بین برود و افراد علاقهمند شوند سرزمین ما را ببینند.
خانکه ضمن اشاره به چند سویه بودن رسیدن جایگاه علمی کشور به نقطه مطلوب و صحیح بودن فرمایشات مقام معظم رهبری در این زمینه، لازمه این اتفاق را هدفمند شدن دانشگاهها، پوستاندازی آنها، رخ دادن انقلابی در حوزه آموزش و پژوهش، مسئلهمحور شدن پژوهش، ارتباط دانشگاهها با مراکز سفارشدهنده تحقیق، اعتماد مراکز اجرایی به دانشگاهها و نداشتن مراکز تحقیقاتی و در نهایت قویتر شدن دانشگاهها دانست و اظهار کرد: طبق فرمایشات مقام معظم رهبری بودجه پژوهش باید حداقل ۱.۵ درصد درآمد ناخالص ملی باشد، در حالی که بیشتر از نیم درصد برای پژوهش هزینه نمیشود.
وی تصریح کرد: حجم زیادی از بودجه پژوهش به مراکز پژوهشی بنام اختصاص پیدا میکند که دو یا سه مرکز بیشتر نیستند. سایر پژوهشگران پولی برای انجام پژوهش ندارند! حال کشورمان با این شرایط چگونه میخواهد سرمایه و دانش فنی تولید کند، جاذبه بینالمللی داشته باشد و….
عضو فرهنگستان علوم پزشکی با تأکید مجدد بر آنکه طبق دستور مقام معظم رهبری باید بین ۱.۵ تا ۳ درصد برای پژوهش هزینه شود، تشریح کرد: کشوری مثل چین ۶ تا ۸ درصد به پژوهش اختصاص داده است. این در حالی است که در کشور ما این تخصیص هزینه محقق نشده است؛ حجم زیادی از نیم درصد محقق شده در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هزینه شده و در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بیشتر برای مراکز پژوهشی بسیار شناخته شده و معتبر هزینه میشود. مراکز و پژوهشگران جوان اعتباری دریافت نمیکنند.
خانکه در پاسخ به این سوال که دانشگاهیان چه نقشی میتوانند در شکستن تحریمها و ارائه راهکارهای علمی برای خروج کشور از شرایط سخت ایفا کنند، اظهار کرد: ما میتوانیم در درجه اول تولیداتی داشته باشیم که ما را بینیاز کند، همچنین میتوانیم بیرحمانه بودن تحریمهای اقتصادی را از طریق مطالعاتمان به دنیا نشان دهیم؛ مثلاً میتوانیم نشان دهیم که تحریمها چه تأثیری بر زندگی مردم گذاشته و تا چه اندازه بیرحمانه و سیاسی بوده است. تأثیر تحریم بر خدمترسانی به سیلزدگان نیاز به مطالعه دارد که من در حال انجام این مطالعه هستم؛ تأثیر تحریمها بر ارائه خدمات اولیه به مردم هم موضوع دیگری است که دانشگاهیان میتوانند پیرامون آن مطالعه کنند.
وی درباره چگونگی ایجاد امید و خودباوری در دانشگاهیان، گفت: امید زمانی اتفاق میافتد که فرد بتواند دورنمایی برای خودش ببیند. در مطالعاتی که در دانشگاه انجام میدهیم، باید بتوانیم آینده کشور را ترسیم کنیم؛ آینده ایدهآلی برای کشور طراحی کنیم. از طریق مطالعات خود کاری انجام دهیم که دانشگاهیان ما سرآمد باشند و امکان ارتباطات بینالمللی و توسعه کشور فراهم شود.
این استاد دانشگاه علوم پزشکی و توانبخشی تأکید کرد: در کشور ما و همهجای دنیا جای نقد برای سیستم اجرایی وجود دارد، اما این انتقادات نباید به گونهای مطرح شود که گویی هیچ چشماندازی برای کشور متصور نیستیم. کشور ما میتواند در حوزههای بسیاری در دنیا حرف بزند و تولید داشته باشد، اما باید یادمان باشد هیچ کشوری به تنهایی نمیتواند توسعهاش را تضمین کند. باید در حوزه دانشگاه ارتباطات فعال بینالمللی داشته باشیم و کشور در سایه ارتباط منطقی توام با احترام است که توسعه پیدا خواهد کرد.
خانکه در پاسخ به این سوال که وزارت علوم چطور میتواند به نیازهای صنعت پاسخ دهد، گفت: در دنیا سازمانهایی وجود دارد که واسطه بین صنعت و اجرا و دانشگاهها هستند. به عنوان مثال وزارت بهداشت یک مسئلهای دارد و اعلام میکند که میتواند فلان قدر هزینه به رفع آن مسئله اختصاص دهد. در این زمان سازمانهای واسط که دولتی یا خصوصی هستند، منابع سازمانهای مختلف برای حل آن مشکل را جمع کرده و به دانشگاهها اعلام میکنند که برای حل این مشکل، فلان قدر پول پرداخت میکنیم. سپس دانشگاهها در یک فضای رقابتی به ارائه راهکار میپردازند.
وی در پایان اظهار کرد: جالب آنکه هزینه دریافتی برای توسعه دانشگاه و نه شخص صرف میشود. ما نیاز داریم سازمانهایی به نام گرنت باکس (Grant Box) شکل بگیرند، ترکیبی از بخش دولتی و خصوصی یا حتی خیرین که بخواهند در پژوهش سرمایهگذاری کنند، هزینه بدهند. این سازمانها باید مشکلات سازمانهای اجرایی را شناسایی کرده و برای حل آنها در یک فضای رقابتی راهکار بخواهند.