گیلان برخط

گیلان پیشابرجام، گیلان پسابرجام
24 اردیبهشت 95 - 00:00

 

 

گیلان آنلاین: قرار است بعضی از ایرانی ها تاریخ کشورمان را به دو نیمه کاملا غیرقابل قیاس تقسیم کنند؛ ایران پیشابرجام، ایران پسابرجام. وچرا نکنند؟ وقتی برجام از نظر این دوستان به موتور تاریخ ترجمه می شود، باید هم دست به این تقسیم بندی بزنند. انصافا، اگر افتخار برجام به قامت ما نشسته بود، ما از این کارها انجام نمی دادیم. انجام می دادیم دیگر. حالا بهتر است بخیل نباشیم و این سند زدن ها را تحمل کنیم.
طبیعتا وقتی قرار است تاریخ یک کشور به قبل از برجام و بعد از آن تقسیم شود، تاریخ یک استان هم باید بر اساس همان معیار تقسیم بندی شود. اینجاست که گیلان ما دو تکه شده و به گیلان پیشابرجام و گیلان پسابرجام تقسیم می شود. اما فرق گیلان ما در این دو مقطع زمانی چیست؟ و وجود کدام مشخصات یا نبود چه چیزهایی باعث می شود که ما این تفاوت را درک کنیم؟
نه، اشتباه نکنید. نمی خواهم بگویم که گیلان ما در این دو مقطع زمانی مختلف، فلان قدر بیکار داشت و الان نه تنها این مقدار کم نشده که بیشتر هم شده است. نمی خواهم بگویم قرار بود همراه با چرخیدن سانتریفیوژها، چرخ صنعت هم بچرخد اما هنوز هم بسیاری از کارخانجات گیلانی تعطیل است. و حتی نمی خواهم بگویم قرار بود براساس هشدار رهبر انقلاب، برجام زمینه نفوذ در کشور نباشد اما گیلان پس از برجام ما، رشد چشمگیری در آب رفتن حجاب زنان و دختران گیلک داشته است. نه، هدفم گفتن این چیزها نبوده و نیست. حتی هدفم مقایسه قدرت خرید و افزایش امید به زندگی و ارتقای سلامت و کاهش فاصله طبقاتی و ... در استان ما نیست.
فرق گیلان پیشابرجام با گیلان پسابرجام در ظهور و روی کارآمدن افرادی است که در ذیل شعار "تغییر 100 روزه شرایط کشور" در فضای سیاسی استان مطرح شدند اما حتی یکبار هم حاضر نشدند برای رفع "توقع فزاینده ای" که شعار فوق به جامعه تزریق می کرد، توضیح داده و ابهام زدایی کنند. چون حتما برای شان هزینه داشت، اما از آنجا که زمان هزینه دادن بابت اعتقادات یا پایبندی به صداقت گذشته و فقط باید در یک بازی برد-برد، بررسی کرد که چگونه می توان از واقعیت موجود تصویری ساخت برای افزایش فایده شخصی بیشتر، تن به این هزینه دادن ها ندادند.
جالب تر اینجاست که این حضرات، روزگاری به رئیس جمهور سابق و کل جریان حامی وی انگ پوپولیسم می زدند اما چون به خلوت رسیدند، آن کار دیگری کردند که هشت سال که نه، تا همین الان هم علیه آن فریاد می زنند.
اما این تمام فرق گیلان پیشابرجام با گیلان پسابرجام نیست. فرق دیگری هم هست و آن ایجاد قشری است که خودش را به خواب زده است. به خواب زده تا با بیدار بودنش، اعتراف به عدم اعتماد به امریکا را از عمق نگاه و چشمانش نخوانی. یعنی همان هایی که پایگاه اجتماعی حضرات سیاسی وصف شده در بالا هستند و عجیب که ما در گیلان، از این آدم ها کم نداریم.
کم ندیده ایم افرادی را که وقتی عکس شهیدی از شهدای مدافع حرم به دست می گرفتی، می گفتند آنها شهید نیستند چون برای پول رفته اند و اگر پول می خواستند چرا مثل ما دست به دامن امریکای بعد از برجام نشدند. اما حالا که آبی از برجام و پسابرجام و امریکای بعد از برجام برای شان گرم نشده، آنقدر مرد نیستند که به این حقیقت اعتراف کنند. بلکه خودشان را به خواب زده اند به "امید" خوشبختی پسابرجامی که بدان وعده داده شده اند.
اما این اصحاب کهف های معاصر و متجدد، نه مثل اصحاب کهف وارد در قرآن، از سر سلامت و حکمت الهی به خواب رفته اند و نه مثل ایشان، بعد از پایان خواب خودخواسته، شاهد تغییری ژرف در جامعه خود خواهند بود. بلکه تنها به نمادی تبدیل خواهند که آیندگان، ایشان را به عنوان سمبل خودخواهی، خودبینی و خودمحوری خواهند شناخت. و مگر نه اینکه امام محمد باقر علیه السلام فرموده اند: «الجَبّارونَ اَبعَدُ النّاس منَ اللهِ عزُّ و جلَّ یومَ القیامَةِ؛» دورترین مردم ار خداوند عزّو جل در روز قیامت سرکشانِ متکبّر هستند. ثواب الاعمال (ترجمه حسن زاده) ص688

نویسنده: سیدمجتبی نعیمی